مطالب علمی

حركات مختلف زمين

آ:زمين به دور محورش دوران مي کند(روزي يک بار).

ب:محور زمين بر گرد خورشيد مي گردد(سالي يک بار).

پ:محور زمين حرکتي تقديمي دارد.

ت:محور زمين حرکتي ترقصي دارد(رقص محوري).

ث:خورشيد،به همراه زمين وسيارات ديگر،درجمع خوشۀ محلي ستارگان با سرعت 20 کيلومتر در ثانيه به سمت ستارۀ نسرواقع حرکت مي کند.

ج:خوشه ي محلي ستارگان با سرعتي در حدود چند صد کيلومتربرثانيه بر گرد مرکز کهکشان ما مي گردد.

حرکت انتقالي زمين به دور خورشيد

سرعت اين حرکت زمين در مدار خود به دور خورشيد يکسان نيست ودر نزديکي خورشيد بيشتر ميشود.از اثرات اين حرکت ايجاد يک سال شمسي شکل گرفتن فصول مختلف و تغيير ظاهري چهرهٔ آسمان شب در طول سال است. مدت اين چرخش ۳۶۵٫۲۵ روز است و سرعت زمين در اين مدار ۳۰کيلومتر بر ثانيه‌است.

 حرکت وضعي

حرکت زمين به دور محور شمالي و جنوبي آن. مدت اين چرخش ۲۳ساعت و۵۶دقيقه و۴ثانيه‌است.

حرکت رقص محوري

اين حرکت درواقع لرزشي سينوسي شکل،  در مدار زمين با دوره ۱۹ ساله است که بواسطه چرخش ماه (قمر زمين) بدور اين کره ايجاد مي‌شود. ماه تقريباً هر ۲۹ روز يک دور به دور زمين مي‌چرخد. با توجه به اينکه جرم ماه نسبت به زمين بسيار کمتر است بنابراين تنها يک لرزش سينوسي در مدار زمين ايجاد مي‌کند.

حرکت تقديمي

يکي از حرکات ويژه محور چرخش زمين ناشي از نيروي گرانش ماه و خورشيد وديگر سيارات است.محور چرخش زمين مانند يک فرفره چرخان مخروطي را طي 25800 سال طي مي کند.در حال حاضر محور چرخشي زمين تقريباً در امتداد ستاره قطبي است ولي بدليل حرکت رقص محوري چند هزار سال ديگر نمي توان از اين ستاره بعنوان نشانه سمت شمال استفاده کرد.

آزمايش هاي زيادي دال برآن اند که زمين حول محورش مي چرخد. از قاطع ترين آنها آزمايشي است که ژ.ب.ل.فوکو فيزيکدان فرانسوي در 1851 طرح کرد. در اين آزمايش ، دوران زمين به طور مستقيم مشاهده مي شود. بنا بر نظريه اي که آزمايش برآن مبتني است آونگي که به آزادي نوسان مي کند؛ صفحه نوسانش را حفظ مي کند يعني اگر آونگ نوسان را در امتداد شمال -جنوب آغاز کند همچنان در آن امتداد نوسان خواهد کردتا مقاومت هوا يا اصطکاک آن را به حالت سکون درآورد.

چند اثر مستقيماً معلول چرخش زمين اند:

آ.توالي روز وشب.هر نقطه از زمين متناوباً روبه خورشيد(روز) مي کنديا پشت به آن (شب) مي دارد.

ب.صلب بودن محور. محور زمين زاويۀ ميل خود رابا صفحۀ مدارش حفظ مي کندوپيوسته رو به سوي ستارۀ جدي است. از اين لحاظ زمين چرخان شباهت بسيار به يک ژيروسکوپ چرخان دارد. محور زمين نيز مانند محور ژيروسکوپ داراي حرکتي تقديمي است.

پ. هر جسمي بر روي زمين يک نيروي گريز از مرکز وارد مي آيد که در استوا بيشترين مقدار را دارد و درقطب صفر است . در نتيجه وزن اجسام در قطب بيشتر است تا در استوا.( اين اختلاف جرم بسيار کوچک است وبيشتر از لحاظ علمي مور توجه است)

ت.پخ بودن زمين در قطب ها احتمالاًمعلول اين چرخش در زماني بوده است که سطح زمين هنوز حالتي مايع يا شکل پذير داشته است.

اين کره، اندکي در قطب ها پخ است: قطر قطبي زمين40 کيلومتر کمتر از قطر آن در استوا است.

پخ بودن زمين، تا اندازه اي علت تغيير وزن اجسام با عرض جغرافيايي به شمار مي رود. چون جسمي که در قطب باشد به مرکز زمين نزديک تر است، وزن آن بيشتر است. تفاوت وزن از استوا تا قطب در حدود نيم درصد است.

در اين مورد هم ما حرکت واقعي را نمي بينيم، بلکه حرکت ظاهري خورشيد را مي بينيم که به نظر مي رسد که در يک سال يک بار به دور زمين مي گردد. اين مدار ظاهري خورشيد، دايرة البروج ناميده مي شود. نواري به عرض 8 درجه در هر سوي دايرة البروج را منطقةالبروج مي خوانند.دروازۀ صورت برجستۀ فلکي (بروج دوازده گانه) بر اين نوار قرار دارندکه خورشيد ر حرکت ظاهري خود هر سال يک بار از آنها مي گذرد. اين صورت ها عبارت اند از: حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد،سنبله، ميزان، عقرب،قوس، جدي، دلو وحوت.

از اين حرکت ظاهري خورشيد به دور زمين براي تعريف "سال" استفاده مي شود. سال مدت زماني است که طول مي کشد تا خورشيد يک دور کامل از ميان ستارگان بگذرد واين سال نجومي است نه سالي که معمولاً در نظر داريم وسال اعتدالي ناميده مي شود وبيست دقيقه کوتاهتر از سال نجومي است.

حركت هاي زمين از نظر قرآن

در آيه 88 سوره نمل مي خوانيم: و تري الجبال تحسبها جامدة و هي تمر مر السحاب صنع الله الذي اتقن کل شيء انه خيبر بما تفعلون:« کوهها را مي بيني و آنها را جامد و ساکن مي پنداري در حالي که مانند ابر در حرکتند، اين آفرينش خداوندي است که همه چيز را متقن آفريد، او از کارهايي که شما انجام مي دهيد آگاه است». 
در اين آيه، چند نکته ديده مي شود، نخست اينکه کوهها که در نظر شما ساکن است با سرعتي همچون سرعت ابرها در حرکت مي باشد. (توجه داشته باشيد سرعتهاي زياد را به سرعت ابر تشبيه مي کنند، به علاوه حرکت سريع ابرهاخالي از تزلزل و سر و صدا است.
ديگر اينکه اين صنع خداوندي است که همه چيز را روي حساب آفريده است. 
سوم اينکه او از اعمال شما آگاه است. 

با دقت در اين جمله هاي سه گانه روشن مي شود که آيه، آن گونه که بعضي از مفسران پنداشته اند مربوط به قيامت نيست بلکه مربوط به همين دنياست، مي گويد: « آنها را چنين مي بيني و چنين خيال مي کني در حالي که چنين نيستند» و اما حرکت کوهها در قيامت يا در آستانه قيامت چيزي نيست که مخفي و ناپيدا باشد، چنان آشکار و وحشتناک است که کسي را تاب و تحمل مشاهده آن نيست. 
به علاوه اتقان آفرينش و حاکميت نظم و حساب در آن، اشاره به وضع کنوني آنها است نه زماني که در آستانه قيامت، نظام جهان درهم مي ريزد تا بر ويرانه آن نظام نويني برپا شود. 

از اين گذشته آگاهي خداوند نسبت به اعمالي که ما انجام مي دهيم مربوط به اعمال ما دراين دنياست، و گرنه قيامت روز حساب است نه روز عمل، با اين قرائن سه گانه به خوبي معلوم مي شود که اين آيه به هيچ وجه قابل تطبيق بر حرکت کوهها در پايان جهان و آستانه قيامت نيست، منتها جمعي از مفسران چون نتوانستنه اند به عمق مفهوم آيه راه يابند چاره اي جز قبول خلاف ظاهر در آيه و تفسير آن به مساله قيامت نديدند. 

اين مساله نيز روشن است که کوهها حرکتي جداي از زمين ندارند همه يک واحد به هم پيوسته اند، اگر کوهها حرکت مي کنند مفهومش اين است که کره زمين در حرکت است. 
منتها اين سوال پيش مي آيد که چرا انگشت روي کوهها گذاشته شده است و نگفته است زمين را مي بيني و گمان مي کني که ساکن است در حالي که به سرعت حرکت مي کند؟ 
پاسخ اين سوال روشن است. کوهها عظيم ترين موجودات روي زمين مي باشند و مظهر صلابت و استحکام و پابرجايي است و لذا حرکت کوهها با آن عظمت و صلابت و پابرجايي مي تواند نشانه اي از قدرت بي پايان حق باشد، ولي مسلم است که حرکت کوهها چيزي جز حرکت زمين نخواهد بود. 

به هر حال شک نيست که آيه سخن از حرکت کوهها و به تعبير ديگر حرکت زمين در همين دنيا مي گويد، زيرا حرکت کوهها در آستانه قيامت، چنان زلزله اي در کره زمين ايجاد مي کند که زنان باردار وضع حمل کرده و زنان شيرده، نوزاد خود را فراموش مي کنند و هوش از سرها مي پرد، و اين هرگز با جمله تحسبها جامدة «آنها را ساکن مي پنداري»، سازگار نيست. 
به علاوه در آن لحظه جايي براي اعمال خير و شر باقي نمي ماند، تا گفته شود خداوند نسبت به اعمالي که انجام   مي دهيد آگاه است. 
و بودن آيات مربوط به قيامت در ماقبل يا مابعد آيه فوق دليل قطعي بر ارتباط مفهوم اين آيه به قيامت نيست، زيرا در قرآن نظير اين مطلب کم نيست که يک آيه درباره مطلبي سخن مي گويد و قبل و بعد آن درباره مطلبي ديگر. 
و به تعبير ديگر ملاحظه محتواي خود آيه و قرائن موجود در آن از ملاحظات ديگر، مهمتر و برتر است. 

اين نکته نيز قابل توجه است که تشبيه به حرکت ابرها، علاوه بر اينکه بطور اشاره سرعت فوق العاده آن را نشان   مي دهد پاسخي است به اين سوال که اگر زمين حرکت دارد، چرا ما احساس نمي کنيم. جوابش اين است آنچنان آرام و نرم و بي سرو صدا حرکت مي کند که قابل تشخيص نيست همان گونه که اگر في المثل کسي سوار بر ابر بود، حرکت آن را تشخيص نمي داد. 



 

نظرات کاربران

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.